کاش تخته سنگی بودم که خانه اش در آغوش دریاست..
یا بنفشه ای که همیشه لب جوی را میبوسد و یا خیابان ساکتی که پیوسته
خواب قدم های تورا میبیند..کاش ترازویی برای اندازه گرفتن دلتنگی و
عشق وجود داشت..کاش میتوانستی در رویاهایم بخوابی
و در آرزوهایم بیدار شوی..کاش بین لبهای من و نام عزیز تو هیچ فاصله ای نبود..
کاش به جز تاخیر دیدار هیچ گله ای نبود...
نظرات شما عزیزان: