حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!
حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه
اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ!
خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود!
برمیگردم چـون
دلـتنـگـت مــی شــوم!!!
انگـــار
آخرین سهــــــ ــــ ــم ما از هم
همین سکوتـــــــــ ـــــــ ــــ اجباری سـتــــــ ـــ ـ ..
" بند بند وجودمــــ ـــ ـ ..
بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ ــــ ـ
با این همه بنــد
چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم" ..
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
میرم از کنارت اما............
از تموم خاطراتمون گذشتم
تو رو با دلخوشيات تنها مىذارم
نمىخوام فك كنى محتاج نگاتم
تو خيال نكن ديگه دوست ندارم
از خيال رفتنت تنم مىلرزه
اما بىمهريتو طاقت نميارم
بىتفاوت از كنارت مىرم اما
به خدا هنوز واست يه بىقرارم
هنوز اسمت بهترين واژه دنياست
هنوزم به خاطرت غصه مىبارم
هنوزم با ديدنت صدام مىلرزه
هنوزم پيش نگاهت كم ميارم
تو نخواستى دل من مال تو باشه
نگو اين گناهه، تقديره و بخته
نگو يادم مىمونه تو خاطراتت
باور حرفاى خوبت ديگه سخته
مىرم از كنارت اما نازنينم
نگو هيچ وقت نمىخوام تو رو ببينم
بذا خوش باشه دلم به اين كه شايد
يه روزى دوباره پيش تو بشينم